وبلاگ رسمی محمد ترکاشوند زکات علم نشر آن است آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان دو شنبه 15 شهريور 1390برچسب:, :: 10:26 :: نويسنده : محمد ترکاشوند
جهاد اقتصادی همراه بارشد معنویت نویسنده: دكتر حسین عیوضلو پیشرفت اقتصادی را بدون رشد معنویت نمیخواهیم! نامگذاری سال 1390 بیانگر عزم جدی رهبر انقلاب برای طراحی الگوی اسلامی-ایرانی در دهه پیشرفت و عدالت است. اما همانطور كه ایشان در سخنرانی روز اول فروردین در شهر مشهد اشاره كردند، نباید نامگذاری هر سال به اسبابی برای تبلیغات روزافزون و بهكارگیری كلمات پرطمطراق و شعارسازی مضاعف تبدیل شود. چراكه این نوع برخورد میتواند بر ضد این حركت تبدیل شود و از اثرگذاری آن بكاهد. از مسئولان امر و دستگاههای متولی انتظار میرود تا عمق معانی نهفته در این جهتگیری هوشمندانه را درك كنند و برای اجراییسازی آن برنامهریزی كنند و با طراحی شاخصهای راهبردی و كمّی، امكان ارزیابی و نقد برنامههای اجرایی را فراهم سازند. جهاد اقتصادی صرفاً به مفهوم پیشرفت اقتصادی و حركت رو به رشد متغیرهای كمی اقتصادی نیست، اگرچه نفس این نوع پیشرفت امری ممدوح و قابل تقدیر است. جهاد اقتصادی در چارچوب انگاره حركت جهادی و براساس فهم دقیق مفاهیم اقتصاد اسلامی قابل تبیین و تفسیر است. اقتصاد اسلامی بهطور موازی و هماهنگ، پیشرفت اقتصادی را همراه با رشد معنویت و توسعه مكارم اخلاقی تعریف كرده است و برای اجرای دقیق آن برنامهریزی میكند. اهمیت معنویت و اخلاق در شاخصسازی اقتصادی سادهاندیشی است كه برخی صرفاً در میان آمارها و دادههای اقتصادی غرق شدهاند و حركتهای این آمارها را شرح و بسط میدهند، اما برای رشد مكارم اخلاقی و معنویت شاخصسازی نكردهاند و همچنان خلأ این محور اصلی اقتصاد اسلامی نادیده گرفته شده است. به عنوان مثال ستاندههای اجرای نهاد زكات در جامعه، صرفاً آثار توزیعی و عدالتگستری آن نیست بلكه مهمتر از این متغیرها، تحقق تزكیه و رضایت خدا و رسول او است كه به صلواتالرسول منتهی میشود. بنابراین در حركتهای مبتنی بر اقتصاد اسلامی علاوهبر رشد شاخصهای اقتصادی، سرمایههای معنوی اجتماعی نیز تكاثر مییابد. جهاد اقتصادی زمانی در مسیر صحیح خود قرار میگیرد كه عملكرد نهادهای اقتصادی از انباشت ثروت در دست عدهای محدود جلوگیری كند و دسترسی امكانات تولید و رشد اقتصادی را برای همه میسر سازد و درآمدها و برخورداریها را براساس سعی و تلاش هر یك از عوامل تولید ارزشگذاری كند. همین امر اگر محور حركت جهادی در اقتصاد قرار گیرد، میتوان برای آن شاخصسازی كمی و معیارهای ارزیابی تعریف كرد.
پرهیز از سخنان شعارگونه برخی از معیارهای مهم در این خصوص عبارتند از: 1. حق برخورداری برابر از فرصتها و امكانات تولیدی جامعه 2. تناسب پاداش، درآمد و برخوردای با سعی، تلاش و اثرگذاری هر یك از عوامل تولید 3. محاسبه اثربخشی فعالیت اقتصادی براساس میزان تحقق عمران و آبادانی در اقتصاد؛ چنانچه این معیارها به عنوان مبنا مورد قبول واقع شود، نظام ممیزی مناسبی برای ارزیابی عملكرد نهادهای اقتصادی كشور قابل تعریف خواهد بود. برای مثال باید بررسی نمود كه براساس این مبانی اندازه مناسب بخش پولی در رابطه با بخش حقیقی اقتصاد چگونه خواهد بود؟ آیا قیمتهای شكلگرفته در قیمت پولی با بخش حقیقی اقتصاد تناسب دارد یا برعكس موجب انحراف قیمتها در بخش حقیقی اقتصاد میشود؟ به همین ترتیب باید بررسی نمود كه نظام اداره كشور تا چه حد از این مبانی تأثیر میپذیرد؟ آیا عملكرد تكتك كارگزاران نظام اسلامی با این معیارها هماهنگی دارد؟ و آنان به تناسب استحقاق و درآمد توجه دارند یا این ارزشگذاریها برمبنای نظاماتی غیرحقیقی شكل گرفتهاند؟ منظور از ذكر این مثالها این است كه بعد از برنامهریزیهایی كه برای طراحی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و عدالت مطرح شده است، از سخنان شعارگونه پرهیز كنیم و چالشها به بیان مفاهیم، معیارها و شاخصها متوجه شود تا در نتیجه آن شاهد رشد و تعالی مناسب نظام اسلامی باشیم. منبع:farsi.khamenei.ir
شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, :: 11:59 :: نويسنده : محمد ترکاشوند
سياست هاي مالي ازديدگاه قرآن(2) نويسنده:محمد امير نوري کرماني ابزارهاي سياست مالي از ديدگاه قرآن از ديدگاه اسلام، سه ابزار براي اعمال برنامه هاي دولت و هدايت فعاليت هاي اقتصادي در مسير مطلوب و تأمين اهداف اقتصادي وجود دارد: الف- ماليات ها اگر نرخ ماليات هاي اسلامي را ثابت در نظر بگيريم (هرچند شواهد تاريخي به انعطاف پذيري آن گواهي مي دهد، نحوه يهزينه کردن آن تأثيرانبساطي و انقباضي بر اقتصاد مي گذارد. همچنين است سازوکار خودکاري که ماليات به نرخ ثابت به همراه دارد. دولت با افزايش حقوق کارمندان اداري، مخارج زيربنايي و پرداخت هاي انتقالي مي تواند قدرت خريد و تقاضاي مؤثرجامعه را بالا ببرد و به رشد و توسعه ي اقتصادي دامن بزند. تمام موارد هزينه همان طور که قبلاً گفته شد در قرآن آمده است.
ج-سياست درآمدي دراين نوع سياست، دولت براي جلوگيري از تورم و رهايي از پيامدهاي زيان بار آن از راه تشويق و تهديد، مخارج بخش خصوصي را کاهش مي دهد. از ديدگاه قرآن، منع اسراف و تبذيرنوعي از سياست درآمدي است (حکيمي، 1373، 3 /133). محدود کردن مخارج مصرفي،امکانات و منابع مالي را از مخارج مصرفي به سرمايه گذاري هدايت مي کند.جلوگيري از احتکار و مبارزه با تورم و رباخواري، سرمايه ها را به مسير مفيد و اقتصادي مي کشاند. تأثيرسياست هاي مالي بر اقتصاد (از ديدگاه قرآن) مي دانيم که ماليات، اثر انقباضي و مخارج، اثر انبساطي دارد. به اين معنا، افزايش ماليات، باعث مي شود که بخشي از درآمد مردم به دولت منتقل شود و مخارج مصرفي مردم کاهش يابد. اگر مردم کاهش در مصرف را از پس انداز جبران نکنند، قدرت خريد و به دنبال آن تقاضا تنزل مي يابد. در مقابل، مخارج دولت اعم از هزينه هاي سرمايه گذاري، پرداخت هاي انتقالي و مصارف اداري، اثر انبساطي دارد. افزايش مخارج به معناي توزيع قدرت خريد در جامعه مي باشد؛ مثلاً وقتي دولت خدمات آموزشي را گسترش مي دهد يا حقوق کارمندان را بالا مي برد، بايد مخارجش را افزايش دهد. اين هزينه ها در قالب حقوق و دستمزد به جامعه منتقل مي شود و مردم بخشي از اين درآمد اضافي را به کالاهاي مصرفي اختصاص مي دهند. در صورتي که توليد و عرضه کالاها انعطاف ناپذير باشد،شکاف ميان عرضه و تقاضا به تورم و افزايش سطح عمومي قيمت ها منجر مي شود. دراين جا تأثيرسياست مالي بر برخي از متغيرها را ارزيابي مي کنيم.
الف-تأثيرسياست مالي بر توزيع درآمد
به طورکلي نرخ ماليات (خمس، زکات، جزيه و خراج) يکنواخت است و تنها در يک مورد، يعني زکات گوسفندان، نزولي مي باشد. از آنجا که خمس به عنوان اصلي ترين بخش ماليات اسلامي، بعد از کسر مخرج سالانه به افراد تعلق مي گيرد، در واقع ماليات برپس انداز مي باشد که خانواده هاي کم درآمد از پرداخت آن معاف مي باشند و تنها ثروتمندان بايد يک پنجم پس انداز خود را درقالب خمس بپردازند. حال آن که مهم ترين مورد مصرف آن فقرا و نيازمندان هستند که اين امر، توزيع درآمد را بهبود مي بخشد. اما زکات، جزيه و خراج، ماليات هايي مي باشند که در اقتصاد معيشتي کاربرد دارند و با توجه به نرخ ناچيز آن نزديک به 1/20 يا 5 /2 درصد، در اقتصاد صنعتي از اهميت و جايگاه قابل توجهي برخوردار نيست (مدرسي طباطبايي، 1363، 50-20) درهر صورت اين ماليات به دليل معافيت خانواده هاي کم درآمد و پرداخت آن به نيازمندان، همانند خمس، توزيع درآمد را بهبود مي بخشد و جامعه را به برابري بيشتر هدايت مي کند.
چهار شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 7:4 :: نويسنده : محمد ترکاشوند
اولویتهای طرح ساماندهی اقتصادی در حكومت امیر المؤمنین(ع) نويسنده:جواد سلیمانی منبع:فصلنامه معرفت چكیده امروزه جامعه اسلامی ما از درامد ارزی خوبی برخوردار است، اما در مقابل، فقر و بیكاری بیداد میكند.روزی كه امام علی علیه السلام نیز حكومت را به دست گرفتند عایدات فتوحات قلمروهای ثروتمند عراق و ایران و شام و مصر جامعه اسلامی را در وضع مطلوبی قرار داده بود، اما در عین حال، عده زیادی از مردم با مشكلات معیشتی جدی روبهرو بودند و در تنگدستی روزگار میگذراندند.از اینرو، علی بن ابیطالب علیه السلام به محض تصدی منصب خلافت، روند رو به رشد فتوحات را تا حد زیادی متوقف ساختند و توزیع عادلانه و برابر درامد ناشی از فتوحات و مصادره اموال ثروتهای بادآورده نامشروع را در اولویت نخست اصلاحات اقتصادی خود قرار دادند. در این نوشتار، با طرح سیاستهای اصولی اصلاحات اقتصادی امیرالمؤمنین علیه السلام و راهكارهای اجرایی آن، سعی شده است اولویتهای طرح ساماندهی اقتصادی آن بزرگوار در حد توان ارائه گردد. مقدمه به دنبال سستیها و سهلانگاریها و حسادتها و خودخواهیهای برخی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله، جامعه اسلامی پس از رحلت نبی اكرم صلی الله علیه وآله تا 25 سال در حال ركود و از دست دادن ارزشها و دستاوردهای دوران بعثت و هجرت به سر میبرد.طی این دوران نسبتا طولانی، نابسامانیهایی همچون تعطیلی حدود الهی، فساد اخلاقی و اداری، از بین رفتن حرمت احكام اسلامی، اجتهاد در برابر نص، فراموشی سنت پیامبر صلی الله علیه وآله و تغییر الگوهای رفتاری جامعه رخ نمود.یكی از مهمترین این نابسامانیها شكاف روزافزون طبقاتی در بهرهمندی از امكانات مادی بود.سیر حركتحكومت اسلامی در دوران خلفا بهگونهای بود كه عده محدودی با كمترین تلاش، به بیشترین رفاه دستیافته بودند، ولی اكثریت اقشار جامعه روز به روز بر محرومیشان اضافه میشد; نظام بهگونهای اداره میشد كه خواص اصحاب در اندك زمانی از راههای به ظاهر قانونی به ثروتهای كلانی دستیافتند، اما اقشار پایین و توده مردم همواره در تهیدستی و نداری باقی میماندند. این موضوع و برخی امور دیگر زمینه اعتراض و انقلاب مسلمانان را علیه عثمان فراهم آورده و مردم را به فكر انتخاب خلیفهای لایق و كارامد برای حل معضلات جامعه و سامان بخشیدن به نابسامانیها واداشت; و از آنجا كه جز امیرالمؤمنین علیه السلام احدی از چهرههای سرشناس و خواص اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله شایستگی و توانایی حل مشكلات جامعه اسلامی را نداشت، همه مردم، اعم از اصحاب مدینه و انقلابیان مصر و كوفه گرداگرد آن حضرت حلقه زدند و با اصرار از ایشان تقاضا كردند جبه خلافتبه تن كنند و بر جایگاهی، كه از روز نخست تنها به او تعلق داشت، بنشینند.امیرالمؤمنین علیه السلام ابتدا از پذیرش خلافتخودداری كردند; راز مطلب هم این بود كه ذایقه بسیاری از خواص به سنتهای غلط و غیرعادلانه خلفای سلف شیرین شده بود و هر یك به مال و منال و جاه و جلالی رسیده بودند.از اینرو، با تایید سیاستهای غلط خلفا، توده مردم را در تشخیص حق و باطل و اسلام ساختگی و اسلام ناب به غلط افكنده بودند.خواص به مثابه قطبنمای حركت عوام به سوی سعادت بودند كه با از كار افتادن و انحراف خویش، مسیر جامعه اسلامی را از قبلهگاه واقعیاش منحرف ساختند.بدینروی، حضرت با توجه به این مشكل و برخی نابسامانیهای دیگر فرمودند: «مرا رها كنید و سراغ دیگری بروید; زیرا ما به استقبال وضعی میرویم كه چهرههای مختلف و جهات گوناگونی دارد، به طوری كه دلها بر آن استوار و عقلها ثابت نمیمانند» . (1) اما سرانجام، به دلیل اصرار زیاد مردم و با هدف ظلمستیزی و گرفتن حقوق از دست رفته تهیدستان، خلافت را در كمال بیرغبتی پذیرفتند، اما تنها برای اصلاح امور جامعه اسلامی و سامان بخشیدن به نابسامانیهای اخلاقی و سیاسی و اقتصادی و ادرای، آستین همتبالا زدند.ولی از آنجا كه اصلاحات اجتماعی بدون اصلاحات اقتصادی غیرممكن است، حضرت در نخستین روزهای خلافتخویش، طرح «اصلاحات اقتصادی» خود را آغاز كردند. موانع اساسی ساماندهی اقتصادی در حكومت علوی مهمترین مانع در برابر حضرت علی علیه السلام برای ساماندهی به امور معیشتی جامعه، دو چیز بود: الف.مخالفتبا سیره خلیفه اول و دوم; ب.مقابله با خواستههای بیجای چهرههای سرشناس و اصحاب متنفذ. مردم سالها با بدعتها و سنتهای غلط خلفا، به خصوص دو خلیفه اول و دوم خو گرفته بودند و گمان میكردند آنچه آن دو بنا نهادهاند همانند سنت رسول خدا صلی الله علیه وآله واجب الاتباع است، در حالی كه علی علیه السلام اساس انحراف جامعه اسلامی را در استمرار سنتهای غلط آنها میدیدند. علاوه بر این، عده زیادی از اصحاب نامدار پیامبر صلی الله علیه وآله و حتی دوستان و نزدیكان و اقوام امیرالمؤمنین علیه السلام طی دوران خلفا، به تدریج، جذب مظاهر دلفریب دنیا و مبتلا به استحاله فرهنگی شده و تحت تاثیر فرهنگ جاهلی قرار گرفته بودند; به مالاندوزی و آسایش و رفاه حرص داشتند و از علی علیه السلام توقعات نابجایی داشتند كه پاسخ به آنها حركت اصلاحات علوی را بكلی متوقف میساخت. از اینرو، حضرت از ابتدای كار، با بیعتكنندگان اتمام حجت نمودند و یاستخویش را در برابر سنتخلفای سلف و عناصر متوقع چنین بیان نمودند: «آگاه باشید! اگر دعوت شما را اجابت كنم، طبق علم خویش رفتار خواهم كرد و به حرف این و آن و ملامت ملامتگران گوش نخواهم داد» . (2) یعنی: نه سیره خلفا را حجت میدانم و طبق آن مشی میكنم و نه سرزنشهای دوستان و آشنایان جلودار من است.حضرت با این جملات، كه در بحبوحه رویكرد جامعه به آن بزرگوار ایراد گردید، امید هرگونه تساهل و تسامح را در دلهای فرصتطلبان به نومیدی مبدل ساختند و راه گله و اعتراض فردای آنان را مسدود نمودند. الف - سیاستهای اصولی حضرت علی علیه السلام شاید كسانی گمان كنند عامل اساسی نابسمانیهای اقتصادی و تنگدستی مسلمانان در دوران خلافت عثمان، كه منجر به طغیان عمومی علیه او گردید، مساله كمبود درآمد ملی و تولید ثروت بود; اگر جامعه اسلامی از منبع غنی ثروت برخوردار بود، هرگز مشكلی به نام «مشكل اقتصادی» رخ نمیداد، ولی چنین گمانی باطل است; زیرا در دوران خلفا، به خصوص خلیفه دوم و سوم، روز به روز بر درآمد ملی افزوده میشد; در سایه فتوحات سرزمینهای عراق و ایران و شام و مصر، غنایم فراوانی نصیب رزمندگان اسلام گردید، به طوری كه در جنگ زالق به هر رزمنده در یك لشكر هشت هزار نفری از اموال غنیمتی، چهار هزار درهم رسید (3) و یا در جنگ نهاوند، سهم هر سواره نظام از غنایم جنگی، شش هزار درهم شد. (4) علاوه بر این، پس از هر فتحی، ثروتهای كلانی تحت عنوان «جزیه» یا «خراج» و «خمس غنایم» وارد مدینه میشد و در میان اصحاب تقسیم میگردید، به طوری كه درآمد سالیانه بیتالمال از سرزمینهای فتح شده عراق به یكصد و بیست میلیون درهم میرسید (5) و عایدات فتوحات مصر چهل میلیون درهم (6) و عایدات شام هفده میلیون درهم بود. (7) این در حالی بود كه در آن روزگار اگر كسی دویست درهم درآمد داشت، یتوانستیك زندگی ساده و به دور از فقر ترتیب دهد. (8) بنابراین، مشكل اساسی اقتصادی جامعه، مساله كمبود تولید درآمد نبود; همه نابسامانیها از نحوه توزیع ثروت و تقسیم درآمد ناشی از فتوحات سرچشمه میگرفت.از اینرو، علی علیه السلام در دوران خلافتش، برای حل معضلات اقتصادی به دنبال افزایش تولید نرفتند، بلكه تمام هم خود را بر توزیع عادلانه بیتالمال و تقسیم منصفانه درآمد ملی مصروف داشتند. برای دستیابی به سیاستهای اصولی و اهداف كلی حاكم بر برنامههای اقتصادی امام علی علیه السلام، راهی جز مراجعه به سخنان آن بزرگوار و مطالعه سیره عملی و راهكارهای اجرایی ایشان وجود ندارد.با توجه به گفتار و دقت در رفتار اقتصادی آن حضرت، اصول ذیل را میتوان به عنوان اهداف غایی و مقاصد نهایی آن بزرگوار مطرح نمود: 1- رفع تبعیض: اولین سیاست اصولی حضرت از بین بردن امتیازهای ناروا و ظالمانهای بود كه در سایه بنیانگذاری سنتهای غلط و حسابنشده خلفا در سالهای گذشته شكل گرفت، و به تدریج، از حد تعیینشده در دفاتر و دواوین تجاوز نموده و به صورت سلیقهای درآمده و موجب تاراج بیتالمال و شكاف روزافزون طبقاتی گردیده بود.امام علیه السلام برای لغو این امتیازات، سخت پافشاری نمودند، بهگونهای كه بسیاری از دوستان و نزدیكان خویش و سران اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله را به همین دلیل از دست دادند; در پاسخ معترضان میفرمودند: «من در كتاب خدا برای فرزندان اسماعیل [یعنی اعراب ] فضیلتی بر فرزندان اسحاق [یعنی غیر عرب ] ندیدهام» . (9) «در منطق اسلام، برتری انسانها بر یكدیگر تنها به تقوا و عمل صالح است، نه چیزی دیگر» . (10) 2- رفع فقر: دومین هدف بنیادین و مقصود اساسی امام علیه السلام از اصلاح امور معیشتی جامعه اسلامی، رفع فقر و تنگدستی از كسانی بود كه به دلیل بیعدالتیهای گذشته، گرفتار تهیدستی ناخواسته شده بودند.در آن روزگار، میزان درآمد مسلمانان به دلیل فتوحات پی در پی و به دست آوردن غنایم هنگفت، فراوان شده بود، چنان كه دارالخلافه مشكلی به نام كمبود تولید درآمد نداشت، بلكه همه مصایب از توزیع ظالمانه و بیحساب درآمدهای سرشار حكومت نشات میگرفت. حضرت در خطبه شقشقیه، به صراحتبه این موضوع اشاره كرده، آن را به عنوان یكی از مهمترین علل پذیرش خلافت مطرح مینمایند: «اگر نبود پیمانی كه خداوند از علمای امت گرفته، كه در برابر پرخوری ظالمان و گرسنگی مظلومان سكوت نكنند، من افسار شتر خلافت را رها میساختم» . (11) ب - اولیتهای اجرایی امیر المؤمنین علیه السلام حضرت برای دستیابی به اهداف اصولی طرح خویش، روشها و شیوههای گوناگون و ظریفی به كار میگرفتند كه برخی از آنها به طور مستقیم و برخی دیگر به طور غیرمستقیم در عدالت اقتصادی و رفع تبعیض و فقرزدایی نقش داشت.اموری همچون عزل كارگزاران غیرصالح و منصوب كردن مدیران عدالتخواه و صالح از اقداماتی به حساب میآید كه به طور غیرمستقیم، موجب توزیع عادلانه ثروت در جامعه میشد; چرا كه كارگزار حریص و دنیازده و زیادهخواه هرگز به توزیع مساوی بیتالمال تن نخواهد داد. اما در میان اقدامات و راهكارهای برگزیده حضرت، دو اقدام ذیل به طور مستقیم و با هدف اصلی رفع اختلاف طبقاتی و فقرزدایی جامعه صورت پذیرفت و در اولویت نخست طرح ساماندهی حضرت قرار داشت كه به طور مشخص بدانها پرداخته و به واكشن یاران حضرت در قبال آن اشاره میشود: 1- توزیع مساوی درآمد بیتالمال: از عصر رسول خدا صلی الله علیه وآله تا سال پانزدهم هجری، غنایم جنگی و عایدات فتوحات و اساسا اموال بیتالمال در میان همه اصحاب به طور مساوی تقسیم میشد; یعنی سهم هر رزمنده سواره نظام برابر سایر نیروهای سواره و سهمیه هر رزمنده پیادهنظام مساوی سایر پیادگان بود و جزیه و خراج نیز به صورت مساوی تقسیم میشد.اما از سال پانزدهم هجری، این شیوه توسط خلیفه دوم تغییر كرد و بیتالمال بر اساس سوابق افراد در جنگهای صدر اسلام و یا سبقت در ایمان و مانند آن تقسیم شد; مثلا، به كسانی كه در جنگ بدر شركت كرده بودند، سهم افزونتری نسبتبه سایر رزمندگان جنگهای صدر اسلام اختصاص دادند و برای كسانی كه در غزوات پس از بدر تا صلح حدیبیه حضور یافتند، چهار هزار درهم مقرر كردند (12) و در میان بدریان نیز مهاجران بیش از انصار سهم دریافت كردند (13) و یا برای هر یك از زنان پیامبر صلی الله علیه وآله ده هزار درهم در نظر گرفته شد و در میان آنها، برای عایشه دو هزار درهم بیشتر مقرر كردند. (14) استمرار این شیوه به تدریج، جامعه را به دو طبقه فقیر و غنی تقسیم كرد و روز به روز بر محرومیت تهیدستان افزود. اما امیرالمؤمنین علی علیه السلام در زمینه تحقق سیاستهای اصولی خود، در نخستین روزهای خلافت، در برابر این سنت غلط خلفا ایستادگی كردند و تا پایان عمر، هیچگاه دست از مخالفتبا آن برنداشتند.این در حالی بود كه بسیاری از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی و حتی مكتبی آن عصر با این اقدام حضرت مخالف بودند و حتی به جنگ با آن بزرگوار پرداختند، ولی حضرت هرگز حاضر نشدند دست از تقسیم مساوی بیتالمال بردارند. وقتی زمان تقسیم بیتالمال رسید، حضرت به عمار و عبیدالله بن ابی رافع و اباالهیثم بن التیهان دستور دادند فئ (غنایم و خراج و یا جزیه) را به طور مساوی میان مسلمانان تقسیم كنند; فرمودند: اعدلوا فیه و لاتفصلوا احدا علی احد; «در تقسیم آنها، مساوی برخورد كنید و هیچ كس را بر دیگری ترجیح ندهید.» آنها نیز قیمت مجموع اموال را ارزیابی كردند; سهم هر نفر سه دینار میشد.به همه به طور مساوی سه دینار میدادند تا اینكه نوبتبه طلحه و زبیر رسید.آنها در حالی كه هر یك همراه پسر خود برای گرفتن سهم خویش آمده بودند به صورت غیرمنتظرهای مشاهده كردند مقسمان به آنان نیز مانند سایران سه دینار دادند.به اعتراض گفتند: عمر اینگونه به ما حقوق نمیداد; این كار، كار شماستیا دستور رئیستان؟ آنها گفتند: كار ما نیست، امیرالمؤمنین علیه السلام به ما چنین دستوری داده است. آنگاه نزد حضرت علی علیه السلام رفتند و حضرت را در حالی كه زیر آفتاب مشغول رسیدگی به اموال بودند، یافتند.گفتند: نظر شما چیست، آیا مایلید برویم سایه؟ حضرت پذیرفتند.سپس گفتند: نزد عمالت رفتیم تا سهمیهمان را از این [فئ] بگیریم. آنها به هر یك از ما به اندازه سایر مردم دادند. حضرت فرمودند: مگر چه انتظاری داشتید؟ گفتند: عمر اینگونه به ما نمیبخشید! این همان مشكلی بود كه حضرت آن را از قبل پیشبینی كرده و هنگام بیعت، با آنان اتمام حجت نموده بودند كه مطابق علم خود عمل خواهند كرد، نه فتوای دیگران. اما در اینجا برای مجاب كردن آنها به اتمام حجتخویش اشاره نكردند، سیره رسول خدا صلی الله علیه وآله را به آنها گوشزد كردند و فرمودند: فما كان رسول الله صلی الله علیه وآله یعطیكما; «رسول خدا صلی الله علیه وآله به چه روشی به شما عطا میدادند؟» آنها، كه بهتر از هر كسی میدانستند رسول خدا صلی الله علیه وآله فئ را به طور مساوی تقسیم میكردند، از پاسخ دادن به علی علیه السلام عاجز مانده، سكوت كردند.حضرت از فرصت استفاده نموده، فرمودند: الیس كان رسولالله صلی الله علیه وآله تقسیم بالسویه بین المسلمین; «مگر نه این است كه رسول خدا صلی الله علیه وآله بیتالمال را به طور مساوی میان مسلمانان تقسیم میكرد؟» گفتند: بلی. فرمودند: افسنة رسول الله صلی الله علیه وآله اولی بالاتباع ام سنة عمر؟ «آیا پیروی از سنت رسول خدا صلی الله علیه وآله شایستهتر استیا پیروی از سنت عمر؟» گفتند: سنت رسول خدا صلی الله علیه وآله، ولی یا امیرالمؤمنین، ما افراد باسابقه و منشا اثر و از مقربان [پیامبر صلی الله علیه وآله] بودهایم.اگر امكان دارد كه ما را با سایر مردم برابر قرار ندهی، برابر نكن. حضرت فرمودند: سابقتكما اسبق ام سابقتی؟ «سابقه شما بیشتر استیا سابقه من» ؟ گفتند: سابقه شما. فرمودند: فقرابتكما اقرب ام قرابتی؟ «نزدیكی شما [به رسولخدا صلی الله علیه وآله ] بیشتر بود یا نزدیكی من؟» گفتند: نزدیكی شما. فرمودند: فغنائكم اعظم ام غنائی؟ خدمات شما بیشتر بوده استیا خدمات من؟» گفتند: خیر، خدمات شما بزرگتر بوده، یا امیرالمؤمنین. فرمودند: فوالله ما انا و اجیری هذا و اومی بیده الی الاجیر الذی بین یدیه - فی هذا المال الا بمنزلة واحدة; «قسم به خدا، نسبت من و این اجیرم - با دستبه كارگری كه پیش رویشان بوده اشاره كردند - به این مال یكسان است!» (15)
ادامه مطلب ... شنبه 6 مرداد 1390برچسب:, :: 16:44 :: نويسنده : محمد ترکاشوند
جهاد در عرصه اقتصاد(1) مقدمه: درمدیریت کلان جامعه، تمام عرصه ها اعم از فرهنگ،سیاست،اقتصاد، اجتماع ،هنر وروابط بین الملل به هم پیوسته اند وچنان چه یکی از این عرصه ها ضعیف باشد سایر بخش ها را دچار آسیب می کند اما در بیان پیشوایان معصوم علیهم السلام ونیز گواه دانشوران جامعه شناسی زیر بنای پیشرفت همه جانبه ؛پیشرفت اقتصادی یا همان فقر زدایی است. بیان نورانی پیامبر گرامی اسلام (ص)که می فرمایند:«کادالفقر ان یکون کفرا» [1] به روشنی اهمیت ومحوریت اقتصاد در پیشرفت فرهنگ واجتماع را بیان می کند. با پیشرفت اقتصاد،جامعه رو به رشد، با تحرک ، بانشاط پیش می رود. درجامعه ی با اقتصاد سالم وکامل،جوانان به هنگام مشغول کار می شوند ودرآمد مناسبی را خواهند داشت که در پرتو آن ازدواج های به موقع وآگاهانه شکل می گیرد وبنیان خانواده محکم واستوار می شود. در پرتو رونق اقتصادی ،هیچ بیکاری در جامعه نخواهد ماند که به بیان روایات ونیز گواه جامعه شناسان ،بسیاری از مشکلات فرهنگی،اجتماعی وحتی سیاسی زاییده بیکاری هاست. ریشه بسیاری از ناهنجاری هااعم از فساد،فحشا ،سرقت،اغتشاش ها،نارضایتی ها وهمه وهمه در بیکاری ورکود اقتصاد جوامع است. ازپیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است که: «خداوند از جوان بیکار بیزار است .» این جمله گهر بار از اصول وارکان بسیار حیاتی علوم اجتماعی به شمار میرود. حضرت علی علیه السلام نیز از بین تمام دل نگرانی هایی که می توانستند برای فرزندشان محمد حنفیه داشته باشند ، این مهم را نیز متذکر می شوند:« اى فرزند! من از تهیدستى بر تو هراسناکم ، از فقر به خدا پناه ببر ، که همانا فقر ، دین انسان را ناقص ، و عقل را سرگردان ، و عامل دشمنى است. »[2] به بیان دیگر، جهاداقتصادی ، پروسه ای است که ، خرد ورزی ، معرفت دینی ، رفتار مخلصانه دینی ،رفاه عمومی ، زدودن بسیاری از تخلفات و جرم ها و عداوت ها و ... را به ارمغان می آورد . انقلاب اسلامی ایران که انقلاب فرهنگی است؛ تحول اساسی وبنیادین در تمام عرصه ها را نشانه رفته و برقراری عدالت اجتماعی ورفع فاصله طبقاتی از جمله آن است وصد البته تحولات همه جانبه باید قرین هم وپا به پای هم باشند اما اقتصاد در این میان حرف اول را می زند.از این روی بیش از همیشه وپیش از همه باید اقتصاد کشور سرآمد کرد تا زمینه تحقق آرمان های مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم آید. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی،دهه چهارم انقلاب اسلامی را دهه پیشرفت وعدالت نامیدند ودر سال های اخیر راهبردهایی برای رسیدن به آن آرمان را تعیین وتبیین فرمودند. نوآوری وشکوفایی بستر مهم تحقق پیشرفت وعدالت است واصلاح الگوی مصرف در جامعه ای که اسراف به فرهنگ عمومی تبدیل شده از حیاتی ترین راهبردهای فرهنگ اقتصادی به شمار می رود و همت مضاعف وکار مضاعف در آغازین سال های دهه چهارم انقلاب اسلامی موانع رونق اقتصاد را رفع می کند. اعلام رضایت رهبر فرزانه انقلاب از تحقق این استراتژی ها در سالهای گذشته وتعیین راهبرد حیاتی«جهاد اقتصادی» گویای این واقعیت است که به لطف خدا وعنایت بقیت الله الاعظم (عج) زمینه ها ،مولفه هاوبستر های رونق اقتصادی در جامعه ما فراهم است و فقط نیاز مند جهاد همگانی برای تعالی اقتصاد است. مردم ومسئولان دلسوز نظام ،فرمان هوشمندانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی را «آماده باش همگانی» برای حرکت در جهت تعالی اقتصاد اسلامی می دانند واز همان آغازین روز های سال با اعلام آمادگی وفرهنگ سازی، خیزش مناسبی در این مسیر برداشته اند. در این گذر وظیفه رسانه ها،ایجاد دغدغه علمی برای کارشناسان ونظریه پردازان،وتبدیل این نظریه به عزم ملی وفرهنگ عمومی است وبه یقین شبکه های مختلف صدا وسیما هریک برابر ماموریت ورسالت خویش در این راستا ایفای نقش خواهند کرد. رسانه دینی رادیو معارف نیز باسایر دستگاه ها همگام خواهد شد تا علاوه بر تبیین راهبرد«جهاد اقتصادی»از منظر رهبر فرزانه انقلاب ،راهکارها ،برنامه هاوگام های این راهبرد را از دیدگاه اقتصاد اسلامی مورد کنکاش قرار دهد . نوشتار پیش روی،مروری است به محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه وموضوعات قابل بررسی در عرصه جهاد اقتصادی. کلید واژه: جهاد اقتصادی،گام بزرگ پیشرفت وعدالت
متن پیام نوروزی سال 1390مقام معظم رهبری
بسماللهالرّحمنالرّحیم یا مقلّب القلوب والأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الیاحسن الحال. عید سعید نوروز و فرا رسیدن بهار و سال نو را به همهیهممیهنان عزیزمان در سراسر كشور و همچنین به همهی ایرانیانی كه در كشورهای دیگر،در سراسر جهان ساكن هستند و همچنین به ملتهای دیگری كه برای نوروز ارزش و احترامقائل هستند، تبریك عرض میكنم. بخصوص تبریك میگویم به افراد و خانوادههائی كه درخدمت كشور، در خدمت انقلاب و در خدمت نظام قرار دارند؛ خانوادهی شهیدان عزیز،جانبازان و خانوادههای آنها، خانوادهی مأمورانی كه در این روزها كه همه درخانههای خود مجتمعند، آنها سر كارهای حساس و مهم خود حضور دارند و از حضور درخانوادههای خود محرومند. امیدوارم به فضل و رحمت الهی انشاءالله ملت ایران سالشاد و سرشار از بركت و نعمت را در پیش داشته باشند و در همهی میدانها موفق وسربلند و پیروز باشند.
دعا برای نجات مسلمانان جهان:
البته حوادث تلخی كه در برخی از كشورها نسبت به مردمانجام میگیرد ـ در بحرین نسبت به مردم عزیز آنجا، در یمن، در لیبی ـ عید را بر ماگوارا نمیكند و مانع از این است كه انسان شادی عید را بتمامه احساس كند. امیدواریمخداوند متعال برای این ملتها ـ ملت بحرین، ملت یمن، ملت لیبی ـ فرج عاجلی برساند ودشمنان ملتها را با عقوبت خود مجازات كند. جلوه های تحقق همت مضاعف وکار مضاعف در سال 1389 از نگاه مقام معظم رهبری: عید نشانهی حركت طبیعی انسان درطول سال و ماه و روز و شب است و چون این حركت باید به سمت كمال و تعالی باشد، هرعیدی یك مقطعی است برای اینكه انسان بتواند یك مرحلهی جدیدی را آغاز كند. ما ملتایران به توفیق الهی و به فضل پروردگار در سال 89 توانستیم كارهای بزرگی را انجامدهیم. ما سال 89 را به نام«سال همت مضاعف و كارمضاعف»نامگذاری كردیم. خوشبختانه در سرتاسر سال، این شعار تحقق عملی پیدا كرد. میتوانم ادعاكنم كه یكی از شعارهائی كه در طول این سالها بیشترین بهره را از توجه مردم ومسئولان و عمل آنها و انطباق وضعیت كشور با خود دارا بود و برد، همین شعار«همت مضاعف و كارمضاعف»بود، كه واقعاً ملت و دولت خوشبختانه در این كار، در این حركت سالیانه،همت مضاعف و كار مضاعف را نشان دادند. ما در زمینههای اقتصادی، در زمینههایسیاسی، در زمینهی حضور عظیم و پرشكوه مردم در عرصههای مختلف سیاسی و انقلابی، درعرصهی علم و فناوری و در عرصهی سیاست خارجی، در بخشهای مختلف، خوشبختانه كارهایبزرگی را شاهد بودیم كه هم مسئولین كشور، قوهی مجریه، قوهی مقننه و قوهی قضائیهانجام دادند؛ بخصوص قوهی مجریه در این دورانِ یكساله كارهای بزرگی را انجام دادندكه از جملهی آنها همین مسئلهی حساس و بزرگ هدفمندی یارانههاست، كه این كار بزرگرا شروع كردند و امیدواریم انشاءالله با موفقیت كامل این كار به انجامبرسد.
حرکت درجادهی پیشرفت و تعالی:
آنچه كه من از مجموع احساس میكنم، این است كه كشور ما بحمدالله درجادهی پیشرفت و تعالی حركت خوبی را آغاز كرده است. البته این حركت كه روزبهروزهم شتاب بیشتری گرفته است، ناشی از زحمات و تلاشهای مسئولان و ملت در طول سالیانمتمادی است؛ اما خوشبختانه این حركت هرچه گذشته است، شتاب بیشتری پیدا كرده است.
منحنی رشد علمی ایران:
مثلاً در عرصهی تولید علم، طبق آمارهائی كه مراكز متخصص جهانی و مراكز بینالمللی اعلام میكنند، مشاركت كشور ما در پیشرفت علمی و تولید علم در دنیا بیش از یازدهدرصد است؛ در حالی كه ما یك درصد مردم دنیا هستیم و كشوری كه بعد از ما در اینمنطقه بیشترین نصیب را داشته است، كمتر از شش درصد پیشرفت داشته است. بنابراینپیشرفت كشور در عرصههای مختلف بحمدالله خیلی خوب بوده است. این حركت شتابآلود وهمراه با جدیت و همت، انشاءالله بایستی ادامه پیدا كند.
راهبرد ملی در سال 1390:
آنچه كه در عرصهیمجموعهی مسائل كشور انسان مشاهده میكند، كه در سال 90 باید ما آن را وجههی همتخودمان قرار بدهیم، این است كه از جملهی اساسیترین كارهای دشمنان ملت ما و كشورما در مقابلهی با كشور ما، مسائل اقتصادی است. البته در عرصهی فرهنگی هم فعالند،در عرصهی سیاسی هم فعالند، در عرصهی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصهیاقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی كه دشمنان ملت ایران زمینهسازی كردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال كردند، به قصد این بود كه یك ضربهای برپیشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از این حركت شتابنده باز بدارند. البته خواستهی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجهای را كه انتظار داشتند، بگیرندو تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میكنند. لذااین سال جاری را كه از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسیترینمسائل كشور، و محور همهی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را«سال جهاد اقتصادی»نامگذاری میكنم و از مسئولان كشور، چه در دولت، چه درمجلس، چه در بخشهای دیگری كه مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملتعزیزمان انتظار دارم كه در عرصهی اقتصادی با حركتِ جهادگونه كار كنند، مجاهدتكنند. حركت طبیعی كافی نیست؛ باید در این میدان، حركت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم. توجه دارید كه ما الان در این ساعت داریم وارد سومین سال دههی پیشرفت و عدالت میشویم. البته هم در زمینهی پیشرفت و هم تا حدود زیادی در زمینهیعدالت كارهای خوبی انجام گرفته است، لیكن حركت ما باید به نحوی باشد كه بتوانیم ایندهه را به معنای حقیقی كلمه مظهر پیشرفت و مظهر استقرار عدالت در كشورمان قراربدهیم. خوشبختانه با این حركتی كه در دنیای اسلام به وجود آمده است، انسان احساسمیكند كه این دهه به توفیق پروردگار برای منطقه هم دههی پیشرفت و دههی عدالتخواهد بود. امیدواریم خداوند متعال شما ملت عزیز را، شما مسئولان عزیز را،شما جوانان مؤمن و خوشروحیه و فعال و بااستعداد را مشمول لطف خود و مشمول ادعیهیزاكیهی حضرت بقيةالله (ارواحنا فداه) قرار بدهد. یاد شهدای عزیزمان را، یاد امامبزرگوار را گرامی می داریم و امیدواریم خداوند به بركت ارواح طیبهی این بزرگوارانملت ایران را مشمول رحمت و فضل و بركت و رضوان و غفران خود قراردهد. والسّلام علیكم و رحمةالله و بركاته سه شنبه 19 تير 1390برچسب:, :: 12:14 :: نويسنده : محمد ترکاشوند
اقتصاد اسلامی تعریف علم اقتصاد علم اقتصاد عبارت است از دانشی که به تخصیص بهینه کالاها و فراورده ها میپردازد. به عبارت دیگر ، علمی است که به تفسیر حیات اقتصادی و پدیدههای آن و ارتباطشان با عوامل کلّی آنها اهتمام می ورزد.مسألهی اقتصاد، به عنوان یکی از مهمترین مسائل زندگی بشری، مطرح است، و اسلام نیز نگرش خاصی به آن دارد. اقتصاد اسلامی نظام اقتصاد اسلامی عبارت است از مجموعه قواعد کلّی ارائه شده در اسلام در زمینه روش تنظیم حیات اقتصادی و حلّ مشکلات اقتصادی ، در راستای تامین عدالت اجتماعی. نگاه ویژهی اسلام به اقتصاد اقتصاد اسلامی بر خلاف اقتصاد غربی، بر قناعت و پرهیز از مصرفگرایی تأکید دارد. اقتصاد غربی نیازهای انسان را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود میداند؛ در حالی که در اسلام منابع و امکانات نامحدود معرفی شدهاند. وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا ( سوره ابراهیم، آیه ۳۴ ) و اگر بخواهید نعمتهای خداوند را در شمار بیاورید نمیتوانید نعمتهای خداوند را به حد و حصری محدود کنید.اسلام مسألهی اقتصاد را(بر اساس اصالت انسان) به عنوان جزئی از مجموعه قوانین خود که تنها میتواند قسمتی از نواحی حیات انسانی را تنظیم کند، مورد توجه قرار داده و حل مشکلات اقتصادی را در اصلاح مبانی عقیدتی و اخلاقی مردم میداند اقتصاد در مکتب اسلام وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَْرْضِقرآن مجید، آیهی ۹۶ و اگر مردم ایمان آورده و پرهیزگار بودند، ما ابواب بركات زمین و آسمان را بر آنها گشوده بودیم...اسلام اقتصاد را در جهت اهداف عالیهی بشر دانسته و بر این اساس، نگرش سوسیالیستی و یا سرمایهداری که اقتصاد را مبنا قرار میدهند، رد میکند. جایگاه اقتصاد اسلامی در تفسیر و تحلیل رشد و توسعه اقتصادی ، پیروان مکاتب اقتصادی کلاسیک ، نئو کلاسیک ، مکتب کینز و امثال آنها ؛ دیدگاه های خاص خود را در جهت طراحی نظام اقتصادی مطرح نموده اند.به عنوان نمونه ، کلاسیکها در مورد بازار آزاد ، نئو کلاسیکها در زمینه کارآفرینی ، پیروان مکتب شیکاگو در زمینه نقش آموزش ، طرفداران فیزیوکراسی در خصوص کشاورزی و مکتب سوداگران (مرکانتلیسم) در زمینه مازاد صادرات ؛ نقطه نظرهای ارزشمندی را مطرح نموده اند. آیین اسلام نیز ، در جهت تنظیم روابط اقتصادی بین انسانها که برای تأمین نیازهای اقتصادی (یا رفع مشکلات اقتصادی) تدوین گردیده و با عدالت اجتماعی مرتبط می باشد ، قواعدی کلی ارائه نموده که در ابواب اقتصادی فقه اسلامی به تفصیل بیان گردیده است. واژه يا ترکيب «اقتصاد اسلامي» يک لفط مشترک است كه داراي ابعاد مختلفي است . هر يك از صاحبنظران و متفكران مرتبط با اين حوزه ديني و فكري بر اساس بينش و گرايشهايي كه داشتهاند به نحوي بر دامنه ابعاد آن افزودهاند. عمدهترين ابهام در تعريف و تبيين وظايف و ابعاد ان ارتباط آن با حوزه دين اسلام به عنوان مجموعه معارف مرتبط با وحي كه از راه كتاب و سنت به ما رسيده است و حوزه علم اقتصاد كه در پي شناسايي و كشف روابط ثابت رفتاري در ميان متغيرهاي اقتصادي است، ميباشد. از سوي ديگر گستردگي دامنه بحث و اختلاف در ابعاد آن بيش از همه بيانگر ميزان انتظاراتي است كه درباره آن وجود دارد. بسياري از مسلمانان در جوامع اسلامي بر اساس شناختي كه از اقتصاد صدر اسلام و موازين شرعي دارند انتظارشان اين است كه رهبران جامعه و كارگزاران نظام اجتماعي با مبنا قرار دادن اين الگوها مشكلات اجتماعي و اقتصادي امروزين را مرتفع سازند. اين مهم به ويژه در طي 50 سال اخير كه جوامع اسلامي با ناكارآمدي الگوهاي سرمايه داري و سوسياليستي مواجه بوده اند بروز بيشتري يافته است. اگر چه انتظارات تودههاي مسلمان از همگوني و سازگاري خواستهها حكايت دارد اما صاحبنظران اين حوزه فكري بر اساس بينشها و گرايشهاي خود بر ابهام اين واژه افزودهاند، به ويژه اينكه عمدتاً از آنجا كه علم اقتصاد متعارف در بستر تفكر و فلسفه دوران نوزايي (Renaissance) متولد گرديده و نظام انگيزشي و اخلاقي كه توصيه نموده لزوماﹰ با مباني اخلاقي و موازين شرعي اسلام همخواني نداشته است، پذيرش دستاوردهاي آن با ترديد همراه بوده است. بسياري از متفكران و اقتصاددانان اسلامي بيش از همه به دنبال درك و معرفي سيستم ايده آل اقتصاد اسلامي بودهاند و از اين رو اغلب نوشتههاي مدون در اين رشته به بيان مكتب و سيستم اقتصادي اسلام اختصاص داشته است. اگر چه بيان مكتب و سيستم اقتصادي اسلام داراي اهميت والايي است و حتي با وجود تحقيقات گسترده در اين زمينه هنوز از ضعفهاي بنيادين رنج ميبرد، اما اين مهم نبايد ما را از مطالعه و بررسي ابعاد ديگر اقتصاد اسلامي به ويژه در عرصه تطبيق و اجرا باز بدارد. يكي از مهمترين هدفهاي اقتصاد اسلامي به تعبير مرحوم شهيد آيت الله صدر تغيير واقع فاسد در جهت نيل به واقع سالم و مطلوب اسلامي است وليكن اين مهم روشها و سازوکارهاي خود را نياز دارد. اقتصاد اسلامي چگونه ميتواند بدون توجه به واقعيتهاي اقتصادي و شناخت دقيق آن نسخه عملي براي تغيير ارائه دهد. کساني که گستره اقتصاد اسلامي را به دايره تعريف مکتب اقتصادي و تبيين وضعيت ايده آل محدود ساخته اند، شناخت واقعيتها و تفسير آن را بر عهده علم اقتصاد نهادهاند اما آيا علماي اقتصاد تاكنون كمكي در جهت شناسايي واقعيت اقتصادي جوامع اسلامي داشتهاند. حقيقت اين است كه بسياري از كساني كه در حوزه اقتصاد اسلامي قلم زدهاند اگر چه عموماً اسلام شناس بودهاند اما با حقيقت علم اقتصاد آشنايي نداشتهاند. اگر دقت شود اين افراد در حيطه قلمرو تخصصي خود كه شناخت دين و استنباط احكام شرعي بوده موضع گيري كردهاند و لذا نظر آنان در همين حد حجيت دارد و شامل قلمروهاي ديگر اقتصاد اسلامي نميشود. كشف مكتب اقتصادي اسلام در حوزه بايدها و نبايدهاي اقتصادي بر اساس «روش اجتهادي» ميسر است، اما در عين حال بايد توجه داشت كه زير بناي احكام اسلامي در حوزه اقتصاد، مجموعهاي از روابط اثباتي (Positive) قابل استخراج از قرآن و روايات است كه بر اساس آن قوانين علمي و سنن تكويني اقتصادي بر اساس شريعت اسلام و روايات اسلامي قابل كشف و استخراج است. به نظر ما بدون درك اين سيستم امكان تعميم احكام اسلامي به شرايط امروز ممكن نيست و نميتوان سازگاري سيستم اقتصاد اسلامي را نشان داد. علاوه بر اين امكان پذيري اقتصاد اسلامي در جوامع امروز مستلزم آن است كه اقتصاددانان اسلامي بر اساس شناختي كه از واقعيت روابط اقتصادي در جوامع اسلامي كسب ميكنند و بر پايه مباني و اصول ثابت شريعت اسلام به توليد نظريههاي راهبردي براي تغيير واقع فعلي همت گمارند. اين نظريهها در چارچوب عقل جمعي يك جامعه اسلامي و بر پايه مباني نهادي و ايدئولوژيك واقعي در آن جامعه پايه گذاري ميشوند و به شرايط زمان و مكان نيز توجه دارند. مجموعه اين نظريهها راه را براي رهبران اسلامي جوامع اسلامي باز ميكند تا نظريه و راهكاري را كه با مباني اسلامي سازگارتر است انتخاب كنند و زمينههاي لازم را براي تغيير شرايط بر اساس الزامات اين نظريهها فراهم سازند. به نظر ما توليد نظريه در حوزههاي راهبردي مستلزم بررسي واقعيت خارجي و محاسبه عوامل تأثير گذار و پيش بيني نتايج است. اين همه جز از طريق «روش علمي» و با تبعيت از دستاوردهاي مثبت علم اقتصاد ميسر نيست. فقط با شناخت روابط ميان متغيرهاي اقتصادي و ميزان و نحوه تأثير گذاري عوامل اصلي است كه امكان تغيير شرايط و سياست گذاري واقع بينانه پديد ميآيد. سخن اصلي در اين ميان اين است كه استفاده از دستاوردهاي مثبت علم اقتصاد به معناي نفي هويت علمي اقتصاد اسلامي نيست و اين دو ميتوانند رابطه تعاضدي و مكمل داشته باشند تنها در اين شرايط است كه نظريههاي اقتصاد اسلامي از «اثر بخشي» لازم برخوردار خواهند بود. به تعبير مرحوم شهيد مطهري رضوان الله عليه: «قوانين اقتصاد اسلامي نميتواند و نبايد بر خلاف اصول اوليه اقتصاد نظري باشد، چه در غير اين صورت شكست يار كود و سرانجام مرگ اقتصادي اين جامعه بيمار حتمي است.» بنابر اين اقتصاد اسلامي هم داراي مکتب و نظام اقتصادي است و هم از ماهيت علمي برخوردار است و بر اساس اين ويژگيها جوامع اسلامي قادرند با تکيه بر معارف غني اسلام به حل مشکلات امروزي اقتصادي همت گمارند. البته اين امکان به معني نفي کج فهميهاي برخي مدعيان نيست. ما بر اساس وصيت پيامبر گرامي اسلام منظورمان از اسلام و شريعت اسلام قرآن و عترت است.اقتصاد اسلامي براي دوري از تفاسير سليقه اي لازم است به تعاريف روشن و واضح از معيارها و فرايندهاي تصميم گيري دست يابد. همه اين موارد با مراجعه به متخصصان امر ميسر است اما مشکل در اين است که برخي با علم اجمالي از اسلام يا اقتصاد مدعي اقتصاد اسلامي شده اند و حتي برخي از مدعيان سياسي به راحتي به خود اجازه مي دهند که ناشيانه به نفي اقتصاد اسلامي بپردازند. بر اساس نظرات اجماعي در اقتصاد اسلامي دو تفاوت ماهوي ميان اقتصاد اسلامي و اقتصاد آزاد و نظامهاي اقتصادي مبتني بر اين معارف وجود دارد. 1- تفاوت در کسب درآمد حلال 2- نظارت درونزااز جهت اول اقتصاد اسلامي از ميان گزينه هاي ممکن فقط به موارد حلال آن توجه دارد. از جهت دوم اقتصاد اسلامي فراتر از قوانين مدني جامعه و قبل از آنها به ايمان و اعتقاد و ارزيابي دروني مسلمان و مؤمن توجه دارد. يک انسان مسلمان قبل از همه بايد عالم را محضر خدا بداند و بر اين مبنا فقط درآمدي برايش حلال خواهد بود و مجاز به تصرف خواهد بود که قابليت انتساب به او دلاشته و حق باشد.موارد باطل اصولا پوچ و بي مبنا مي باشند. بنابر اين حتي در نظام اسلامي امروز چنانچه مالي حقا به کسي انتساب نداشته باشد صرف داشتن مجوز قانوني دليل بر حق بودن آن نيست و اصل بر بطلان آن است. براي مثال تعلق بودجه دولتي به يک فرد يا نهاد يا سازمان زماني حلال آست که کار و ارزش افزوده حقيقي لازم به وجود آمده باشد.از جمله مهمترين معيارهاي اقتصاد اسلامي دوري از اسراف و احسان است. دوري از اسراف مشابه معيار کارايي فني در اقتصاد است که بيانگر ضرورت استفاده از حداقل منابع براي توليد محصول است. معيار دوم يعني احسان به معني اقتصاد اسلامي ملازم با معني شکر است و به معني "کار نيکو" است.کار نيکو به معني کار اثر بخش و با بالاترين کيفيت است. اين بيان نيز مشابه معيار کارايي تخصيصي در اقتصاداست. مدل اقتصاد اسلامی: یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر و بیشتر در کشورهای مسلمان مورد توجه قرار گرفته ارائه یک نظام اقتصادی جایگزین بهجای سیستم اقتصادی غربی میباشد. یک موج فزاینده از نظریات در کشورهای در حال توسعه درحال شکل گیری است که معتقد است اقتصاد سرمایه داری غرب درحل مشکل فقر و از بین بردن بسیاری از ناهماهنگی اقتصاد شکست خورده است. بسیاری ازاین راه حل ها با هدف پاسخگویی احتیاجات انسان آزمایش شده اما هنوز انسان قادر نیست که بدون مواجهه با رکود ها و تورم های دوره ای، به یک جامعه رفاه (مبنی بر فرصت های برابر، تعادل بین طبقات وروح تعاون ومشارکت به جای حرص وهرج ومرج ) دست پیدا کند. چه بر اساس نظریات سوسیالیسم وچه سرمایه داری انسان در مرکز دنیا قرار داشته و بوسیله تمایلات پایه ای نسبت به غذا، لذت و ماندگاری، کنترل میشود. پس از رنسانس در قرن 14مدل تمدن مرکزی اروپا بوسیله ریزون سروسامان گرفت. حتی شناخت میراث معنوی الهی موضوع برخی از ریشه یابی های دقیق شده بود. درعلم تئوری تغییر وتکمیل دوره ای هوش انسان، در اقتصاد پیشرفت تکنولوژی وابداع معیارGNP برای اندازه گیری و محک پیشرفت ملت ها و درسیاست ترویج دموکراسی وتبدیل شدن آن به یکی ازساختارهای تشکیل دولتها تغییرات زیادی در زندگی انسان بوجود آورد. همچنین ماتریالیسم سکولار نیز اقدام به جایگزینی معنویت الهی باتئوری کرد که طبق آن زندگی انسان محدود به ارضای نیازهای بنیانی اوبوده ودرآن هیچ اعتقادی به جهان پس از مرگ وجود نداشت.کلیساها وصومعه ها برای 75 سال یا بیشتر، دیگر حرفی از جهنم به زبان نیاوردند واینگونه شد که شهرهای بوجود آمده در غرب صنعتی وکشورهای در حال توسعه که در حال بکار گیری مدل های توسعه علمی وفنی غربی بودند دچار معضلاتی چون بی ثباتی اقتصادی عدم توازن اقتصادی بین فقر وثروت وبیماری های اجتماعی مثل خشونت، مواد مخدر وروابط نامشروع نوجوانان شدند. نظام های سیاسی اروپا در بعد از رنسانس برخلاف سیستم های پادشاهی وملوک الطوایفی، تبدیل به دولتهای مردمی شدند.این حکومتها از زمان باستان دراشکال دولت یونانی، نمایندگی امپراتور روم ، شارلمانی، امپراتور مقدس روم ودر آخر دولت های ملی اروپایی قرون وسطایی تغییرکرده بودند ودر آخرتبدیل به دولت های دموکراتیک انقلابی شده ومحور مشترک آنها زندگی آسوده و امنیت در برار حمله بیگانگان شد. از آنجا که ارباب های فئودال رعایا را مدیریت می کردند و مالیات می گرفتند، همانها هم برای حمایت از پادشاه تشکیل ارتش ونیروی نظامی می دادند. از طرف دیگر خود کلیساها مالک زمین هایی بودند وبا دستگاه اشراف فئودالهاوپادشاه همکاری می کردند.در قرون وسطی به درخواست کلیسا ها سپاهیان زیادی برای جنگ علیه مسلمانان تشکیل شد. این سپاهیان که آغاز گران جنگهای صلیبی بودند برای رسیدن به یک پاداش مادی ویا رسیدن به پاداش های اخروی دست به جنگ می زدند. اگر چه ارتش مسیحیان از مسلمانان بیزار بودند ولی به آنها احترام می گذاشتند وباانان رابطه برقرار می کردند به طوری که تماس های بین مسلمانان ومسیحیان که در جریان جنگ های صلیبی صورت گرفت تاثیرات زیادی روی اقتصاد اروپایی ها و همینطور زندگی سیاسی اجتماعی آن ها گذاشت. اروپا در دوره بعد از رنسانس به سمت عقاید انسان محورانه وبرتری انسان متمایل شد که در این عقاید ابزار اصلی دانش علت هابود و نه روابط الهی. همه چیز از کتاب مقدس گرفته تا دانش سکولارنجوم،جغرافی،ریاضیات،پزشکی،فلسفه وفیزیک ) به صورت تجربی وآزمایشی تبدیل شد تا جاییکه معتقد بودند هیچ چیز وجود ندارد مگر اینکه با یکی از حواس پنجگانه احساس شود. در تاریخ اندیشه های غربی، دانشمندان تکیه برحقایق مربوط به تمدن یونانی داشته اند که البته این حقایق همیشه برای آنها نا شناخته بود، تازمانی که مسلمانان آنها رابه عربی ترجمه کرده و پس از آن دوباره به زبان های لاتین و رومی ترجمه شدند. شهر آندلس به عنوان پلی عمل می کرد به طوری که دانشمندان از استانبول که در آن زمان در دست مسلمانان قرارداشت (1458) به شهر بولونیای ایتالیا که تنها مر کز ترجمه متون عربی به زبان اروپایی بود می رفتند. البته آسیا خود از بسیاری قبل تر حاوی تمدن های بزرگی چون آشوری، بابلی، چینی، مصری و هندی بوده است. این جملات که توسط کرنل مارتین برنل در کتاب آتن سیاه مطرح شد بسیاری از دانشمندانی که معتقد بودند یونان اولین زمینه ساز تمدن غربی است را بسیار عصبانی کرد. از طرف دیگر بسیاری از اروپایی ها به استثنای محققین نسبت به نقش اسلام واعراب در زمینه سازی علوم انسانی بی اطلاع هستند.در مقابل غربی ها به مسلمانان به صورت تحقیر آمیزتحقیر آمیز نگاه کرده وآنها را انسانهایی منفعل وخطر ناک می دانند. حقایق بسیاری در این بین مهجور مانده است، مثلا ابوریحان بیرونی در قرن 10 وبسیار زودتر از گالیله ثابت کرد که زمین به دور خورشید می گردد . کتاب قانون ابن سینا برای 200 سال در دانشگاه های اروپا تدریس می شد یادداشتهای فلسفی ابن رشد در مورد ارسطو طرفداران بسیاری در اروپا پیدا کرده بود. ابن خلدون به عنوان پدر جامعه شناسی مطرح شد خوارزمی اقدام به تاًلیف کتاب الجبرو المقابله کرد که پایه گذار ریاضیات مدرن شد و اعدادعربی جایگزین اعداد لاتین شدند.در نجوم نیز نام بسیاری از ستارگان عربی میباشد. همینطور الکندی به عنوان جغرافی دان، بیرونی به عنوان ریاضی دانی که محیط زمین رادقیق تراز بطلمیوس بدست آورده، الزهراوی به عنوان متخصص بیماری های زنان و ابن هیثم بعنوان پدر علم اپتیک آخرین کمکهای اسلام واعراب به علوم اروپا را انجام دادند. شیمی از یکی از شعبات دانش مسلمانان الکیمیا و جبر از کتاب الجبر المقابله گرفته شده است. وبه عنوان مثال آخر میتوان از الادریس نام برد که او را یکی از جغرافی دانان بزرگ میدانند چرا که توانست اطلس زمین را تهیه کند.900 سال قبل از کریستف کلمب یک پادشاه مسلمان ساکن در غرب آفریقا (مالی)یک هیئت اعزامی را فرستاد تا کشف کنند که آن سوی اقیانوس اطلس چه چیز قرار دارد تمام کشتی ها غرق شدند و فقط یکی از آنها سالم به حوزه کارائیب رسید که بعدها دانشمندان وقتی متوجه وجود یک کتاب عربی شدند تائید کردند که آمریکا بسیار قبل تر از کریستف کلمب، توسط اعراب مسلمان کشف شده بود. همینطور،اسپانیا ابتدا در زمان عثمان کشف شد. اوعقبه بن ناجی رابه همراه دستور العمل در دست گیری قسطنطنیه به آنجا فرستاد. اما قبائل وحشی جلوی آنها را گرفتند و بعدها دیگر اعزام این هیئت صورت نگرفت. پس همانطور که ذکر شد اندلوس به عنوان پلی بین دانش اعراب واروپائیان شده بود که بعد ها زمینه ساز ظهور رنسانس در اروپا نیز شد. در یک سمینار بین المللی در مورد اسپانیای اسلامی که در سال 1991 در لاهور برگزار شد در مورد کمک های اعراب مسلمان به غربی ها تمام جزئیات به خوبی بیان شد (نویسنده مقاله، خود هماهنگ کننده این سمینار بود ). پیشرفتهای علمی، تکنولوژی و اقتصادی صورت گرفته در غرب (از بعد از رنسانس ) که همراه با توسعه سیاسی وفرهنگی می باشند هنوز نتوانسته اند زمینه ساز خرسندی ورضایت انسانها شوند و یا یک جامعه عادلانه تر وبرابر تر ارائه دهند. از نظر اخلاقی بیماری های اجتماعی – اقتصادی موجود به همراه عدم پاکدامنی و انسجام در خانواده ها معضلات بزرگی را در چهره اجتماع رقم زده اند. از نظر اقتصادی نیز، رشد سریع اقتصادی موجب گرم شدن اقتصاد شده و نرخ بهره در حال زیاد شدن است چرا که باید تورم داخلی کنترل شود ولی همیشه این خطر وجود دارد که نکند این چرخ در مسیر دیگری تاب بخورد و نتایج برعکس شود یعنی سیاست های جلوگیری کننده از تورم،باعث ایجاد رکورد شوند. در این شرایط وبرای مقابله با این بیماری های اقتصادی مخصوصاً اکنون که نظام سوسیالیسم نیز شکست خورده، وجود یک نظام اقتصادی جایگزین راه حل خوبی به نظر می رسد. در همین شرایط نظریه پایان تاریخ فوکویاما در بهترین حالت، یک تئوری ناقص وترک خورده در مورد پیروزی سرمایه داری برای درمان بیماری های موجوددر جوامع مدرن می باشد. چرا که فجایع زیست محیطی، تاٌثیرات گاز های گلخانه ای،رشد جمعیت واحتمال ایجاد زمستان هسته ای، خطرات بزرگی هستند که از ناحیه سرمایه داری بوجود آمده ودنیا راتهدید می کنند. این نتایج صنعتی شدن خود سرانه ولجام گسیخته در جوامع مدرن دنیا می باشد. یکی از بخشهای جایگزین، نظام بانکداری بدون بهره می باشد که توسط اسلام ارائه شده ومدت زیادی ( قبل از اینکه نظام مبتنی بر نرخ بهره غربی اقتصاد دنیا را ویران کند )بکار گرفته شده. بهره در نسخ قدیمی انجیل نیز ممنوع شده بود. قرآن نیز از آن به عنوان جنگ با خدا نام می برد. در نظام اقتصادی اسلامی پول به عنوان وسیلة مبادله تعریف می شود ولی در اقتصادهای غربی که مبتنی بر نرخ بهره هستند، جامعة مصرف کننده به جای قرار گرفتن در کامروائی وخوشنودی در زیر بار سنگینی از بدهی ها وبهره قرار گرفته که باز پرداخت وامها به سالها وقت نیاز دارد. در اقتصاد اسلامی برای درمان این معضل، مفاهیمی چون مضاربه، مشارکت واجاره تعریف می شود. مضاربه یک همکاری ببن تاٌمین کننده سرمایه وکارگر است که هر دوی آنها توافق می کنند که در سود پروژه شریک باشندواگر ضرری به خاطر کارگر به سرمایه رسید کارگر کار خود را از دست می دهد، همکاری پیامبر اسلامصلیاللهعلیهوآلهوسلم با خدیجه سلاماللهعلیه در زمینة تجارت، در غالب مضاربه صورت می گرفت.در مشارکت؛ سهامداران شریک می شوند. مدیران شرکت در مورد فعالیتهای شرکت مسئول بوده ودر سود شریک می باشند ولی اگر شرکت ضرر بدهد، مدیران هزینه ودستمزد خودرادریافت می کنند ودر زیان شریک نمی باشند.واین یعنی شرکت های راس از دارایی سهامداران منتفع می شوندونه از فعالیت خود.برای نمونه در موجودی سرمایه ووجوه دو طرفه، شرکت کل(هولدینگ چندین شرکت کوچکتر ) حتی با وجود ضرر دیدن، باید هزینه های تاٌمین مالی را بپردازد. اجاره نیز نوعی از ارائه خدمات است به گونه ای که به ازای کار با ماشین آلات یا دارائی و براساس ارزش بازار، یک مقدار اجاره با نرخی نزولی پرداخته می شود. برای مثال در بانکهای بدون ربا، یک شکل از مضاربه انجام می شود به طوری که بانک با سپرده گزاران شرط می کند که بازده سرمایة سپرده گزاران متناسب با سود وزیان متعلق به سرمایه گزارده شده شان محاسبه وپرداخت شود. بانک سرمایه ها را براساس قواعد از پیش توافق شده وبا مدیریت اعضای هیئت مدیره بانک، سرمایه گزاری می کند. البته این مدیریت در سود وزیان سرمایه گزاری شریک هستند. تضاد آشکار در بین بانکهای موجود وبانکهای اسلامی،درزمینه فعالیت های بانکداری، اعمال بهره های ثابت در قبالدریافت وثیقه و دریافت بهره ثابت توسط سپرده گزار، بدون اعتنا به سود وزیان پروژه می باشد. خسارت ها وجریمه های کارتهای اعتباری چه یک شرکت باشد، چه بانک، با اعمال بهره های گزاف باعث می شود سپرده گزاران هزینه بسیار زیادی بپردازند ولی در اسلام بر مشارکت با حفظ برابری شرایط و با توجه به اشتراک در سود وزیان تاکید شده است. به غیر از اجاره ماشین آلات وتجهیزات ، عقد اجاره برای خرید خانه وماشین نیز به کار می رود که در چهاچوب مالیه اسلامی قرار دادهایی بدون ربا بین سپرده گزار وبانک اسلامی منعقد می شوند. برای مثال اگر یک وام 100 هزار دلاری اعطا شود، مستاٌجر ونه صاحب سرمایه، قبول می کند که اقساط وام را طی یک دوره مشخص که بسیار کوتاه تر از 30-15 سال می باشد، بپردازد. بنابر این سرمایه گذاران سرمایه های خودر ا زودتر باز پس خواهند گرفت. به علاوه، کاربر یا مستاجر بر اساس ارزش بازار اجاره می پردازد، به طوری که مجموع اقساط و اجاره ها از مقدار وام بیشتر نمی شود. همچنین در صورت وررشکستگی، برخلاف نظام سرمایه داری، خانه یا ماشین مصادره نمی شود بلکه اقدامات به گونه ای صورت می گیرد که شخص از ورشکستگی رهایی یابد. اینگونه نظام اقتصادی بر اساس سنت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیش می رود که: قرض دهنده باید یک مهلت اضافی به قرض گیرنده بدهدو....ودر صورت مرگ قرض گیرنده، قبل از تقسیم ارث، باید ابتدا دیون او پرداخت شود. نظام اسلامی در کنار مالیه بدون بهره، موضوعات دیگری دارد که قابل تامل می باشند. هزینه داوطلبانه (صدقه) یا انفاق،هدیه و اهدا به فقرا، افراد محتاج، پیران، ناتوانان، در راه مانده گان، سربازان باز نشسته، زنان بیوه، یتیمان، ساخت مدرسه، بیمارستان والبته فریضه زکات ازاین موضوعات می باشند که قرآن مسلمانان را تشویق کرده است که آنچه مازاد بر نیاز دارند، در این مصارف خرج کنند تا در هر 40 سال چرخه ثروت تداوم داشته باشد. پاداش معنوی در جهان آخرت انگیزه خوبی برای کمک به فقرا و موجب بی تمایلی نسبت به احتکار وانباشت ثروت می شود. کمک به همسایگان بسیار سفارش شده است تا جاییکه پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود من فکر کردم جبرئیل ممکن است وحی بیاوردکه همسایه نیز از انسان ارث ببرد. تعجبی نیست که نظام اسلامی محبوبیت زیادی پیدا کرده است. در پاکستان وجوه دو طرفه و ادغام های صنعتی بر اساس مضاربه راه انداز ی شده اند. موسسه بیت المال الاسلامی در حدود دو جین با نک اسلامی ایجاد کرده است. موسسات مالی بدون ربا توسط دکتر یحیی عبدالرحمان شعبه های زیادی در ایالات متحده وحتی در ازبکستان ایجاد کرده اند. بانک گریند لیز در پاکستان نیز اقدام به گشایش مضاربه می کند. در هوستن، سن لوئیزو تورنتو نیز وام های بدون بهره داده می شود. نظام اسلامی مخصوصاً در زمینه اقتصاد و با توجه به اصل محاسبه رفتار در معاد، ثابت کرده است که میتواند پیشرو در رسیدن به زمینه های تازه،دولت رفاه – اتوپیا- که آرزوی نوع بشر است، باشد.
شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 12:27 :: نويسنده : محمد ترکاشوند
جهاد در عرصه اقتصاد(2)
مفهوم شناسی جهاد اقتصادی:
مقام معظم رهبری سال1390 را به جهاد اقتصادی نامیدند این تعبیر از دو واژه«جهاد»و«اقتصاد »تشکیل شده است . این اصطلاح برای اولین بار توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی خلق و وارد اصطلاحات دانش اقتصادی شد واژه «جهاد» از ریشه «ج-ه-د» به معنی کوشش و مبارزه و فعالیت است. این کوشش و مبارزه میتواند در عرصههای گوناگونی صورت گیرد از جمله کوشش در مبارزه با امیال درونی که جهاد اکبر نامیده می شود یا کوشش و مبارزه در راه دفاع از دین اسلام یا حفظ قلمرو اسلام که از آن به جهاد اصغرتعبیر می شود. کلمهٔ جهاد ومشتقاتش ۱۰۸ بار در قرآن تکرار شدهاست. در اسلام، جهاد با نفس، برترین جهاد، است، که در حدیث معروف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جهاد اکبر خوانده شده یعنى برتر از جهاد با دشمن که جهاد اصغر نام دارد، اصولا تا جهاد اکبر به معنى واقعى در انسان پیاده نشود پیروزی در جهاد با دشمن ارزشی نخواهد داشت. پاس داشت اندیشه و نیت در مراحل نفی و انکار دشمنان آشکار کار آسانی است . ولی همین که نهضت مستقر شد و نوبت سازندگی،غنیمت ها،منصب ها و موقعیت ها که رسید، حفظ اخلاص بسیار مشکل تر است. قرآن کریم در سوره مائده - که درماه های آخر عمر رسول مکرم صلی الله علیه وآله وسلم نازل شده است، و مشرکین به زانو در آمده اند و خطری از ناحیه آنها اسلام را تهدید نمی کند و در همین برهه ماجرای غدیر خم، تکلیف امامت وولایت مسلمانان را روشن می کند. در این لحظه خطر وآسیب از جای دیگر نمایان می شود. اکنون نگرانی از ناحیه داخلی است. بنا براین خداوند به مسلمانان می فراید از این پس باید از کافران و دشمنان خارجی نترسید،که نا امید شده اند؛بلکه از خودتان بترسید که در کمین شما هستند. «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون»[3] امروز کافران از (شکست) آیین شما ناامید شده اند بنابراین از آنها نترسید و از منیت ها بترسید. که راه انحراف از مسیر خدائی اخلاص پیش گیرد و خدا را فراموش کند. سنت لایتغیر خداست که هر ملتی که از درون و از جنبه اخلاقی تغییر کند و عوض شود، خداوند متعال سرنوشت آنها را تغییر دهد: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» [4]خداوند وضع و سرنوشت مردمی را عوض نمی کند، مادامی که آنها خود را و آنچه به اندیشه ها و رفتارهای خودشان مربوط است تغییر ندهند. بنا براین «جهاد » در میان مسلمانان واژه بیگانه ای نبوده بلکه از قداست ومعنویت ویژه ای برخوردار است که در تاریخ انقلاب اسلامی حسب نیاز های روز جامعه درمقاطع وعرصه های گوناگون به اجرا در آمده است . در سال های آغازین انقلاب اسلامی« جهاد سازندگی» با دستور هوشمندانه حضرت امام (ره)شکل گرفت ودر برهه ای که کشور اسلامی ایران با تجاوز نظامی دشمن روبرو شد؛ جهاد به صورت «جهاد دفاعی »خودنمایی کرد و.پس از طی مراحلی با «جهاد کشاورزی» به خود کفایی کشاورزی دست یافتیم. در عرصه جنبش نرم افزاری وتولید علم «جهاد دانشگاهی» و«جهاد علمی وفن آوری» به فرهنگ نخبگانی تبدیل شد. اکنون در حالی که 14 سال تا 1404 و10سال تا آغاز چهادرهمین قرن باقی است وسومین سال دهه پیشرفت و عدالت را آغاز کرده ایم و از سویی ایران در کانون توجهات کشورهای دنیا قرار دارد و در شرایطی که ابرقدرت های جهانی در مقابل بحران جهانی اقتصاد زانو زده اند؛ « جهاد اقتصادی » یک راهبرد حیاتی ومدبرانه به شمار می آید. استعاره جهاد برای اقتصاد واضافه این دو مانند جهاد سازندگی ،جهاد علمی وجهاد دانشگاهی است که به معنای کوشش برای شکوفایی اقتصاد است. اقتصاد، یکی از اساسی ترین عوامل مهم توسعه کشور ها به شمار می رود و شکوفایی اقتصادی بستر ساز پیشرفت در زمینه های گوناگون است طوری که شاخص های توسعه اقتصادی ارتباط مستقیمی با افزایش بهره وری ها و در نتیجه شکوفایی فرهنگ،سیاست،اجتماع ورشد دانش وصنعت و...دارد . ایران اسلامی به رغم تحمل و اداره 8سال جنگ تحمیلی،به رشد وپیشرفت اعجاب انگیز دست یافت وتوانست در سه دهه گذشته نقش الگویی در منطقه ایفا کند از این روی به شدت از سوی ابرقدرت های جهانی تحت فشارهای شدید اقتصادی قرار گرفته است.بنا براین برای تبدیل این تهدید ها به فرصت جهش وشکوفایی به حرکت جهد گونه نیاز دارد. تاکید مقام معظم رهبری نیز گویای این واقعیت است .آنجا که ایشان پس از برشمردن اهمیت عرصه های گوناگون می فرمایند:« اما در عرصهیاقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی كه دشمنان ملت ایران زمینهسازیكردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال كردند، به قصد این بود كه یك ضربهای برپیشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از این حركت شتابنده باز بدارند. البته خواستهیآنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجهای را كه انتظار داشتند، بگیرندو تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میكنند. لذااین سال جاری را كه از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسیترینمسائل كشور، و محور همهی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را«سال جهاد اقتصادی»نامگذاری میكنم و از مسئولان كشور، چه در دولت، چه درمجلس، چه در بخشهای دیگری كه مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملتعزیزمان انتظار دارم كه در عرصهی اقتصادی با حركتِ جهادگونه كار كنند، مجاهدتكنند. حركت طبیعی كافی نیست؛ باید در این میدان، حركت جهشی و مجاهدانه داشتهباشیم.»[5]
مفهوم اقتصاد اسلامی:
علم اقتصاد، دانشی است که به تخصیص بهینه کالاها و فراورده ها میپردازد. به عبارت دیگر ، علمی است که به تشریح حیات اقتصادی و پدیدههای آن و ارتباطشان با عوامل کلّی آنها می پردازد. مسألهی اقتصاد، به عنوان یکی از مهمترین مسائل زندگی بشری، مطرح است، و اسلام نیز نگرش خاصی به آن دارد. نظام اقتصاد اسلامی عبارت است از مجموعه قواعد کلّی ارائه شده در اسلام در زمینه روش تنظیم حیات اقتصادی و حلّ مشکلات اقتصادی ، در راستای تامین عدالت اجتماعی.
نگاه ویژهی اسلام به اقتصاد:
اقتصاد اسلامی بر خلاف اقتصاد غربی، بر قناعت و پرهیز از مصرفگرایی تأکید دارد. اقتصاد غربی نیازهای انسان را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود میداند؛ در حالی که در اسلام منابع و امکانات نامحدود معرفی شدهاند. نگاه اسلام به مسألهی اقتصاد نگاه خدا محورانه واصلاح وسعادت انسان است وبشر را به عنوان جزئی از مجموعه قوانین خود که تنها میتواند قسمتی از نواحی حیات انسانی را تنظیم کند، مورد توجه قرار داده و حل مشکلات اقتصادی را در اصلاح مبانی عقیدتی و اخلاقی مردم میداند.
ویژگی های اصطلاح جهاد اقتصادی:
نخستین ویژگی که می توان از این اصطلاح فهمید ؛وضعیت ویژه اقتصاد ایران است ؛از سویی مولفه ها وزمینه های پیشرفت وشکوفایی اقتصاد فراهم است واز سوی دیگرتنگناها وفشار های اقتصادی تهدید ها وفرصت هایی را برای وضع اقتصادی کشور ایجاد می کند. که برای رهایی از تگناها ونیل به اقتصاد آرمانی حرکت جهد گونه می طلبد . البته رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی در همه حال جهاد را لازمه سازندگی می دانند ودر برهه های حساس لازم تر .ایشان می فرمایند:«عزيزان من! بعضى كسان از اسم جهاد مىرمند! خيال مىكنند كه تأسيس يك كشور، ايجاد يك تمدّن،نظم در زندگى، پيشرفت در زندگى مادّى و معنوى و رفاه مشروع براى انسانها، با جهادنمىسازد و جهاد ضدّ اينهاست! چه خطايى! چه غلطى! بدون جهاد، هيچچيز به دست انساننمىآيد؛ نه دنيا و نه آخرت. بدون جهاد، در مقابل گرگِ بىدست و پاى بيابان همنمىشود ايستاد؛ چه رسد به گرگهاى بسيار بسيار خطرناك دنياى سياست و دنياى اقتصاد وسرپنجههاى خونينى كه ميليونها انسان را دريدند و نابود كردند و خوردند وبردند! مگر يك ملت بدون جهاد مىتواند سرش را بالا بگيرد؟ مگر يك ملت بدون جهادمىتواند طعم عزّت را بچشد؟ مگر يك ملت بدون جهاد مىتواند در ميان ملتهاى دنيا شأنو موقعيتى پيدا كند؟»[6] اکنون میهن اسلامی به ویژه در عرصه اقتصاد درموقعیت حساس قرار گرفته است بنا براین جهاد معنای ویژه ای پیدا می کند.ایجاد تحریم اقتصادی برای ایران اسلامی،به مثابه اعلان جنگ با کشور وحذف ایران از معاملات جهانی ودر نهایت شکست همه جانبه ایران است بنا براین برای پیروزی واقتدار ایران باید در جبهه اقتصاد جهاد گونه فعالیت کرد. رهبر فرزانه انقلاب در پیام نوروزی خود به این ویژگی اشاره کرده ومی فرمایند:« آنچه كه در عرصهی مجموعهی مسائل كشور انسان مشاهده میكند، كه در سال 90 باید ماآن را وجههی همت خودمان قرار بدهیم، این است كه از جملهی اساسیترین كارهایدشمنان ملت ما و كشور ما در مقابلهی با كشور ما، مسائل اقتصادی است. البته درعرصهی فرهنگی هم فعالند، در عرصهی سیاسی هم فعالند، در عرصهی انحصارات علمی همفعالند، اما در عرصهی اقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی كه دشمنانملت ایران زمینهسازی كردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال كردند، به قصد اینبود كه یك ضربهای بر پیشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از این حركت شتابنده بازبدارند. البته خواستهی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجهای را كهانتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛اما دنبال میكنند. لذا این سال جاری را كه از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسیترین مسائل كشور، و محور همهی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میكنم و از مسئولان كشور، چه دردولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری كه مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنیناز ملت عزیزمان انتظار دارم كه در عرصهی اقتصادی با حركتِ جهادگونه كار كنند،مجاهدت كنند. حركت طبیعی كافی نیست؛ باید در این میدان، حركت جهشی و مجاهدانه داشتهباشیم.»[7] دومین ویژگی نهفته در جهاد اقتصادی ،همگونی اهداف دنیایی انقلاب با اهداف متعالی اسلام است.رهبر معظم انقلاب اهداف دنیوی انقلاب را در راستای مقاصد مقدس اسلامی دانسته واین اهداف را همگون میبینند. برای همین هم کوشش برای شکوفایی اقتصادی، پیشرفت و آبادانی كشور را با رفتاری مقدسی جهاد تلفیق میكنند. حضرت امام(ره) نیز در مورد سازندگی از این استعاره استفاده می کردند. این تلفیق علاوه بر ویژگی یاد شده ،بیانگر زاویه نگاه اسلام به علوم انسانی نیز به شمار می رود. یکی دیگر از ویژگی های این اصطلاح، ملزم شدن به الزامات جهاد است چرا که در جهاد، کوشش مضاعف،هوشیارانه وحساب شده برای رسیدن به هدف نیاز است تا در پرتو آن غلبه برموانع امکان پذیر باشد.تاکید مقام معظم به رعایت الزامات جهاد بیانگر اهمیت این ویژگی است که می فرمایند:« ما بخواهيم اين حركت عظيم اقتصادى در كشور در سال 90 انجام بگيرد، يكالزاماتى هم دارد. اين الزامات را هم من فهرست وار عرض بكنم. اولاً روحيهى جهادىلازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائى كه با روحيهى جهادى واردميدان شده، پيش رفته؛ اين را ما در دفاع مقدس ديديم، در جهاد سازندگى ديديم، درحركت علمى داريم مشاهده ميكنيم. اگر ما در بخشهاى گوناگون، روحيهى جهادى داشتهباشيم؛ يعنى كار را براى خدا، با جديت و به صورت خستگىناپذير انجام دهيم - نه فقطبه عنوان اسقاط تكليف - بلاشك اين حركت پيش خواهد رفت. دوم، استحكام معنويت و روح ايمان و تدين در جامعه است.[8] جهارمین ویژگی جهاد اقتصادی ،ضرورت رصد موانع وراه کار ها طراحی نقشه راه وتعریف نقشه برای همه جهاد گران است. بنا براین باید افق 1404 اقتصاد دنیا و همچنین مزیتهای نسبی كشور خودمان را رصد كنیم و بشناسیم.. تأكیداتی كه رهبر معظم انقلاب درطول این چند سال نیز داشتند، همه و همه ناظر به این مسئله بوده است. پنجمین ویژگی در جهاد اقتصادی كه در راستای مفهوم جهاد است؛ اصل آرایش جهادی است. دستگاههای اجرایی كشور، دستگاههای قانونگذار، نهادهای قضایی، بخشهای مردمی، بخشهای غیر انتفاعی و خصوصی كشور بایددر راستای این راهبرد ونقشه راه تعیین شده یك آرایش جهادی به خود گیرند. ویژگی ششم این تلفیق هم كه از ویژگی های جهاد گران است امر مهم آموزش وتوانمند سازی منابع وسرمایه انسانی است، مثل هر عملیاتی كه اگر آموزش نیرو نداشته باشیم و نیروهای اقتصادی كشور را آماده نكنیم، در صحنه جهاد دچار مشكل خواهیم شد. بخشی از آموزش نیروها بحث عمومی است،که در این راستا رسانه ها نقش حائز اهمیت ورسالت بزرگی دارند.رهبر فرزانه انقلاب در بخشی از فرمایششان در جمع زائران ومجاوران حرم رضوی (ع) به اهمیت این ویژگی اشاره می کنند ومی فرمایند:« اين نيازمند توانمند شدن است،نيازمند اطلاعات لازم است؛ كه اينها را بايد مسئولين در اختيار مردم بگذارند واميدواريم انشاءاللَّه اين روند روزبهروز توسعه پيدا كند. البته رسانهها نقشدارند، راديو و تلويزيون نقش دارند، ميتوانند مردم را آگاه كنند؛ دولت هم بايد فعالبرخورد كند و بتوانند انشاءاللَّه مسئلهى اقتصادى را پيش ببرند.»[9]
اهمیت جهاد اقتصادی:
پیشرفت وعدالت به عنوان نظریه راهنما به الگو وهمچنین راهبرد هایی نیاز دارد که تمام ظرفیت های نظام باید در آن جهت متمرکز شوند.رهبر حکیم انقلاب با اشاره به محوریت این نظریه می فرمایند:«شعار پيشرفت و عدالت، يك شعار محورى است؛ يك مطلب اساسى است؛ يك نياز است. در اين مرحله، هدف كلان ملت عزيز ما و مسئولان بايد پيشرفت و عدالت باشد. پيشرفت» و «عدالت» دو خواستهاى است كه انسانها به آن نيازمندند. پيشرفت، يعنى از لحاظ علم و عمل و آنچه كه در دنيا براى يك جامعه لازم است، به نتائج مطلوب برسد. عدالت هم يعنى ميان انسانها تبعيض وجود نداشته باشد، بىعدالتى نباشد، ظلم نباشد. هر دو خواسته، جزو خواستههاى اساسى و اصلى و ديرين بشريت است، كه تا تاريخ بشر وجود داشته است، اين دو خواسته، خواستهى اصلى انسانها بوده است: پيشرفت و عدالت. اين شعارها را ميشود داد؛ مهم اين است كه كِى ميشود به اين شعارها عمل كرد.»[10] ایران اسلامی دردو سال نخست دهه پیشرفت وعدالت با همت بلند وکار مضاعف ونیز حرکت در جهت اصلاح الگوی مصرف توانست به سمت فتح قله های بلند برای عزت ایران اسلامی به پیش رود . با نگاهی به دفتر زرین تاریخ انقلاب به خوبی در می یابیم که هر سال از این تاریخ برکات و آثار فراوانی را برای کشور ما به ارمغان آورده است و در هرسالی مردم ما موفقیت های گوناگون را به دست آورده اند که البته مشکلات مختلفی را هم پشت سر گذاشته اند . اکنون وارد سومین سال از دهه پیشرفت وعدالت شده ایم که باید در سال جاری با ملاحظه زمینه ها وظرفیت های کشور شتاب منطقی به این پیشرفت بخشیده شود واقتصاد زیر بنای آن است. نکته مهم که در عرصه اقتصاد باید منظر نظر اندیشه وران قرار گیر آن است که اقتصادی می تواند ایران اسلامی را به پیشرفت همراه باعدالت رهنمون شد که پایه های آن از آموزه های اسلام نشات گرفته شده باشد.تاکید حضرت آیت الله خامنه ای در باره تفاوت دیدگاه مکاتب اقتصادی گویای این واقعیت است که می فرمایند:«مسئلهى ديگر، نگاه غيرمادى به اقتصاد است. بسيارى از اين مشكلاتى كه در دنيا پيش آمده، به خاطر نگاه مادى به مسئلهى اقتصاد و مسئلهى پول و مسئلهى ثروت است. همهى اين چيزهائى كه دوستان از انحرافهاى غرب و مشكلات فراوان و مسئلهى استثمار و استعمار و اينها ذكر كردند، به خاطر اين است كه به پول و به ثروت نگاه مادهگرايانه وجود داشته. ميتوان اين نگاه را تصحيح كرد. اسلام براى ثروت اهميت قائل است، اعتبار قائل است. توليد ثروت در اسلام مطلوب است؛ منتها با نگاه الهى و معنوى. نگاه الهى و معنوى اين است كه از اين ثروت براى فساد، براى ايجاد سلطه، براى اسراف نبايد استفاده كرد؛ از اين ثروت بايستى براى سود جامعه بهره برد. و بقيهى مسائل فراوانى كه وجود دارد. البته اينجا بحثها، بحثهاى زيادى است. من نميخواهم بحث را طولانى كنم؛ چون هم وقت گذشته، و هم لزومى ندارد فعلاً توى اين جلسه ما اينها را بحث كنيم. انشاءاللَّه اگر عمر باشد، وقتهاى زيادى براى اين بحثها خواهيم داشت.» [11] نام گذاری این سال به «جهاد اقتصادی» که در حقیقت نمادی برای جهت دار شدن بهتر تولید علم،نظریه،الگوهای اقتصادی و برنامه های جاری کشور در سال پیش رو می باشد از آن جا حائز اهمیت است که جمهوری اسلامی ایران اکنون در 33 سالگی تاریخ خود دوران بالندگی را پشت سر می گذارد و با سرعتی غیر قابل باور و بی سابقه در مسیر های مختلف علمی، فناوری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و . . . گام بر می دارد و در این میان از طرف دشمنانش به شدت تحت فشار اقتصادی برای شکست روبرو بوده اما با سر بلندی از این آزمون هم بیرون آمده و رهبری بزرگوار با این نام گذاری توجه بیشتری را به مساله اقتصاد معطوف کردند. از وجوه مهم این نامگذاری ،برداشتن گام های مهم وحساس اقتصادی ملت ودولت در سال همت وکار مضاعف است که آغاز مرحله نخست هدفمند سازی یارانه ها،سهمیه بندی سوخت های حامل وآغاز اجرای اصل 44 قانون اساسی وواگذاری تصدی گری اقتصادی به بخش خصوصی با حفظ جایگاه نظارتی دولت برخی از این گام هاست.
ادامه مطلب ... موضوعات
پيوندها
![]() ![]() |
||||||||||||||||||||||
![]() |